کوزیچکین که بود و چه کرد؟/ کارمند سفارت شوروی اطلاعات حزب توده را به انگلیسیها داد و آنها به ایرانیها
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۲۴۵۳۸
عصر ایران؛ سروش بامداد- «نسخهای برای پیش گیری از فساد» عنوان یادداشت تازۀ سعید حجاریان و چون همیشه حاوی نکتههای تازه است. از جمله این که در بخشی از آورده است:
«در جهان مدرن کشورها از دو طریق مورد نظارت قرار میگیرند. سطح اول، به امور اطلاعاتی مربوط میشود و کشورهای خارجی حسب منافعشان و بعضاً رقابت اطلاعاتی، پیامهایی را منتقل میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مراد این نظریه پرداز از ماجرای کوزیچکین اطلاعاتی دربارۀ حزب توده در اوایل دهۀ 60 است که یک کارمند سفارت شوروی در تهران در اختیار انگلیسیها قرار داد و آنها در پاکستان به دو مقام جمهوری اسلامی منتقل کردند و همین بعدتر زمینۀ برخورد گسترده با حزب توده ایران شد.
دست بر قضا یادداشت آقای حجاریان و اشارل صریح او به «ماجرای کوزیکچین» درست در روزهایی منتشر می شود که درگذشت یک پیرمرد ویک پیرزن مشهور و هر دو 95 ساله بازتاب گستردهای در رسانههای ایران داشته است: اولی ملکه الیزابت دوم پادشاه بریتانیا و دومی که قبل از او رخ داد، امیر هوشنگ ابتهاج شاعر بزرگ ایران که در همان سال همراه رهبران حزب توده بازداشت و یک سال بعد با وساطت محمد حسین شهریار نزد رییس جمهوری وقت و بیان این جمله که « ملایک به خاطر زندانی بودن سایه میگریند» و اثبات این که رابطۀ تشکیلاتی با آنها نداشته آزاد شد.
ولادیمیر کوزیچکین در واقع همان کسی است که به لندن رفت و اطلاعات خود دربارۀ اعضای حزب توده در ایران را به بریتانیاییها داد و آنها هم با یک تیر چند نشان را هدف گرفتند. اول این که درصدد جلب اعتماد جمهوری اسلامی برآمدند تا بگویند ما درصدد براندازی و نفوذ نیستیم. جای دیگر دنبال آن باشید. دوم این که میخواستند ببینند آیا ایران در مدعای وابسته نبودن به اتحاد شوروی صادق است یا نه و سوم هم این که به رقیب دیرین ضربهای اساسی وارد کنند تا نپندارد در غیاب متحدان غربی شاه میتواند ایران را به حیاط خلوت خود بدل کند. با این اوصاف بد نیست بدانیم کوزیکچین که بوده است؟
تارنمای تاریخ ایرانی دو سال پیش دربارۀ او چنین نوشته بود:
در خرداد ۱۳۶۱ ولادیمیر کوزیچکین، مامور اطلاعاتی کاگب - سرویس اطلاعاتی، امنیتی شوروی - از طریق مرزهای شمالی ایران به ترکیه گریخت و سپس به بریتانیا رفت و اطلاعات خود را در اختیار امآی۶ گذاشت. فرار او به بریتانیا، یکی از بزرگترین موفقیتهای سرویسهای اطلاعاتی غربی در جنگ جاسوسان در دو سوی دیوار آهنین در دهه ۱۹۸۰ بود.
کوزیچکین که فارغالتحصیل زبان فارسی بود در سال ۱۹۷۴ برای کارآموزی به ایران اعزام شد. پس از یک سال که در معدن بافق و شهرهای دیگر مشغول کارآموزی بود به شوروی بازگشت و سپس در سال ۱۹۷۶ به عضویت کاگب درآمد. دو سال قبل از انقلاب دوباره به ایران آمد و این بار به عنوان مسؤول امور کنسولی در سفارت شوروی در تهران مشغول به کار شد. نکته مهم اما این که از جمله اطلاعاتی که او پس از فرار به بریتانیا در اختیار سرویسهای اطلاعاتی غربی گذاشت، بخشی از فعالیتها و اسامی اعضای حزب توده ایران بود.
بیبیسی به مقالهای در روزنامه واشنگتنپست در ۱۹ نوامبر ۱۹۸۶ اشاره کرده که در آن آمده: «با فرار ولادیمیر کوزیچکین افسر جزء کاگب در تهران، سازمان سیا به اطلاعات غیرمنتظره و بادآوردهای دست یافت. چکیده اطلاعات او، از جمله جزئیات عملیات شوروی و حزب توده در ایران به دست سیا رسید. سپس سیا فهرست اسامی و جزئیات بیشتری را به ایران رساند. این اقدام سیا علاوه بر اینکه فلج کردن عملیات کاگب در ایران را دنبال میکرد، پیشکشی برای «ابراز حسننیت» نسبت به نظام ایران هم بود.»
همین اطلاعات که یک رابط پاکستانی به نمایندگان ایران تحویل داد بهانه لازم برای حمله به حزب توده ایران را در اختیار مقامات وقت تهران گذاشت. هرچند در اسناد منتشر شده نامی از مذاکرهکنندگان ایرانی برای دریافت اطلاعات کوزیچکین نیست، اما به نظر میرسد رابطین بین ایران و سازمانهای جاسوسی غربی، حبیبالله عسگراولادی و جواد مادرشاهی از اعضای حزب موتلفه اسلامی بودهاند.
اکبر هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطراتش در ۵ مهر ۱۳۶۱ مینویسد: «عصر مهندس جواد مادرشاهی و حبیبالله عسگراولادی که برای گرفتن اطلاعات از فردی مطلع به پاکستان رفته بودند، آمدند و مطالب جالب و مفیدی که از او گرفتهاند - درباره عملکرد کاگب و حزب توده و سیاست آینده شوروی در ایران - گزارش دادند.»
گرچه خبر فرار کوزیچکین به غرب به اعضای رهبری حزب توده هم رسیده بود اما نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب معتقد بود که اطلاعات او چندان اهمیتی نداشته و خطری برای فعالیت این حزب ندارد.
خود کوزیچکین هم البته در خاطراتش نقش خود در دستگیری اعضای حزب را انکار کرده و میگوید: «بالاخره مقامات ایران ضربه خود را وارد آورده و همه اعضای کمیته مرکزی حزب توده دستگیر شدند. در آن زمان مطبوعات غرب مسئولیت این کار را به گردن من انداختند. ولی من مطمئنم که چه من به غرب پناه میبردم و چه نه، سرنوشت حزب توده دقیقاً یکسان بود.»
منابع حزب توده میگویند: کوزیچکین یک افسر دونپایه در سفارت اتحاد شوروی در ایران بود. رهبران حزب توده ایران نیز از فرار او اطلاع داشتند و میدانستند که اهمیتی ندارد. برای شناسایی نام و نشانی رهبران حزب توده ایران نیز نیازی به اطلاعات کوزیچکین یا امآی۶ و سازمان سیا وجود نداشت و همه آنها علنی و از دههها پیش شناخته شده بودند. جواد مادرشاهی، مشاور امنیتی رئیسجمهور وقت که برای ملاقات با کوزیچکین و گرفتن اسناد وی راهی پاکستان شد نیز میگوید کوزیچکین اطلاعات جدیدی نداشت.
خود ولادیمیر کوزیچکین در کتاب «کاگب در ایران» که شرح زندگی حرفهای اوست به دو ماموریتی اشاره کرده که در دوره حضورش در سفارت انجام داده است: «رابط حزب توده چهل عکس اعضای کمیته مرکزی حزبش را تحویل داد. آنها را به مرکز فرستادم تا به شناسنامهها الصاق گردد. کمی بعد شناسنامه کیانوری با عکس او به طور کامل دریافت شد. قرار بود بقیه را هم بفرستند. لازم بود آخرین دستکاریها را هم روی شناسنامه او انجام بدهم و مهرهای انتخاباتی را که از بعد از انقلاب در ایران شده بود رویش بزنم. در آن زمان به اینگونه علائم موجود در شناسنامه، که حاکی از وفاداری صاحبش نسبت به رژیم اسلامی بود، اهمیت فراوانی داده میشد. این کار صورت گرفت و شناسنامه به کیانوری تحویل گردید. بعداً طرح عملیاتی انتقال کیانوری به شوروی از طریق مرز دو کشور را دریافت کردیم. پیدا بود که میخواهند ناخدای کشتی در حال غرق شدن را اول نجات بدهند. سه نقطه برای عبور از مرز در نظر گرفته شده بود. یکی در منطقه مرزی افغانستان - ایران و دوتای دیگر در مرز ایران - شوروی در ترکمنستان و آذربایجان. در صورت بروز خطر و مخفی شدن، کیانوری میبایست به ما علامت بدهد تا ما مرکز را مطلع کنیم. در ساعت معینی از روز خاصی از هفته، پس از دریافت علامت، یک عامل کاگب در یک شهر کوچک مرزی در مقطهای توافق شده فقط ده دقیقه منتظر میماند و کیانوری میبایست به ابتکار خودش تا آنجا برود. نام رمزی برای شناسایی تعیین شده بود. عامل کاگب او را به محلی که میبایست از مرز بگذرد راهنمایی میکرد و کیانوری از آنجا به آن سوی مرز میرفت. در صورت پیدا شدن مرزداران ایرانی، گروه ویژه در آن سوی مرز منتظر میماندند تا عبور سلامت رفیق کیانوری را ممکن سازند. به عبارت دیگر گروه ویژه میبایست سپاهیان ایرانی را از میان بردارد. برای دیگر اعضای کمیته مرکزی حزب توده هم چنین نقشهای طرح شده بود. برای تهیه طرحی فوقالعاده که در صورت دستگیری رهبران حزب توده میبایست اجرا شود، رزیدنسی مامور شد با یکی از اعضای مخفی حزب توده تماس بگیرد و وسیلهای ارتباطی تمهید کند. این عضو مخفی سپس میتوانست ما را از سرنوشت رهبرانش مطلع سازد. شبارشین مرا مامور این کار کرد. افسری که از لحاظ قیافه ظاهری به ایرانیان کاملاً شبیه بود انتخاب و مامور شد که با عضو مخفی حزب توده رابطه برقرار کند. آنان با هم دیدار کردند و درباره ترتیب رابطه با هم مذاکره کردند. برای نجات حزب توده از هیچ کاری فروگذار نشد. دیگر جزو اسرار نیست که کل این کوشش ها به موفقیتی نرسید. وقتی مقامات ایران سرانجام ضربه خود را زدند، همه اعضای کمیته مرکزی حزب توده دستگیر شدند.» (ترجمه اسماعیل زند و حسین ابوترابیان، ۱۳۷۱)
کیانوری پس از انتشار کتاب کوزیچکین در نامهای به روزنامه اطلاعات (۲۸ اردیبهشت ۷۰) نوشت: «کوزیچکین نه تنها افسر بلندپایه و عالیرتبه سازمان امنیت اتحاد شوروی نبود بلکه حتی افسر میانپایه هم نبود. او کمترین رابطهای با حزب توده ایران نداشت و تنها از حزب توده ایران دو نفر را میشناخت یکی آقای فروغیان که معلم زبان فارسی در مدرسهای بود که کوزیچکین هم در آنجا فارسی یاد میگرفت و دیگری فردی که برای گرفتن ویزای مسافرت به شوروی به طور علنی به کنسولگری شوروی در تهران مراجعه میکرد. به همین علت هم پس از فرار کوزیچکین که نزدیک به یک سال پیش از حمله به حزب توده ایران و بازداشت رهبران و کادرهای حزب انجام گرفت، رهبری حزب با اطمینان به اینکه از کار حزب کمترین اطلاعی ندارد هیچگونه اقدام احتیاطی انجام نداد.» (عبدالله شهبازی، مطالعات سیاسی، پاییز ۷۰)
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۲۴۵۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خلیجفارس تاریخ سربلند ملت ایران است
محمود شیخویسی بیان کرد: علت نامگذاری دهم اردیبهشت بهروز ملی خلیجفارس این است که در زمان شاهعباس صفوی نیروهای دلیر ایرانی توانستند پرتغالیها را که از طریق خلیجفارس به ایران حمله کرده بودند را شکست داده و آنها را بیرون کنند و برای گرامیداشت این روز که یادآور از خودگذشتگیهای ملت سرافراز ایران در برابر اشغالگران متجاوز پرتغالی است به این روز نامگذاری شد.
شیخویسی در خصوص روز خلیجفارس افزود: این روز برای ایرانیها و آزاداندیشان یادآور خاطرههاست و یکی از روزهای عزتمندی و سربلندی ملت ایران را به رخ جهانیان میکشاند و نشان از تاریخ سربلند مردم این سرزمین دارد باید گفت در تقویم این سرزمین روزهای باشکوه بسیاری رقم خورده است که حاکی از تاریخ پر شکوه مقاومت و ایثار مردم است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: خلیجفارس همواره عامل وحدت ایرانیها با کشورهای منطقه است و همین مسئله باعث شده است که برخی از کشورهای استعمارگر همواره در برهههای زمانی دست به تحریف نام خلیجفارس زدند تا با تغییر نام خلیجفارس به اهداف شوم خود در منطقه نزدیک شوند.
شیخویسی تأکید کرد: آگاهسازی این مسئله برای قشر دانشآموز و دانشجو جدا از اهمیت مسئله از بعد علمی و پژوهشی، فرهنگی و سیاسی نیز بسیار ارزشمند و حساس است ریشه اصرار اعراب بر تغییر نام خلیجفارس به نام جعلی به تحریک انگلیسیها به دهه ۱۳۳۰ خورشیدی و پس از ملیشدن صنعت نفت ایران و خلعید شرکتهای انگلیسی و قطع روابط ایران و انگلیس بر میگردد.
وی افزود: مطرحشدن نام جعلی خلیج عربی تخم نفاقی بود که از سوی انگلیسیها کاشته شد و باتوجهبه اینکه آمریکاییها و اروپاییها این منطقه را شریان حیاتی غرب در منطقه استراتژیک غربی و حوزه منافع ویژه خود میدانند در واقع یکی دیگر از اهداف و انگیزهای انگلیسیها و بخصوص آمریکاییها تلاش آنها برای تغییر این نام و ایجاد فتنه و اختلاف بین کشورهای منطقه است.
شیخویسی خاطر نشان کرد: به طور حتم اسم خلیجفارس بههیچوجه قابل تحریف نیست؛ زیرا اسناد تاریخی نشان از حاکمیت ایران بر خلیجفارس داشته و خط بطلانی بر ادعاهای باطل برخی کشورها میکشد.
باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدان